مانترامانترا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

مانترا

دندونای مانترا

1394/2/13 8:57
نویسنده : آناهیتا
166 بازدید
اشتراک گذاری

    سلام مانترا کوچولو. بعد از دو روز تعطیلی اومدم سرکار. خوش گذشت. دوستامون اومد بودن. ندا جون برات یه طبل موزیکال هدیه آورد. الهه م ون مامان آرونا هم برات یه پیراهن خیلی خشکل خرید. مبارکت باشه. دوستمون آقا پیام هم برامون یک گلدون بسیار زیبای شمعدونی و 4 تا گلدون خیلی قشنگ بنفشه آفریقایی آورد. وای نمی دونی چقد هیجان زده بودم. تورو بدم گلارو بهت نشون دادم. نازشون کردی. بعدهم بونسای رو به همه معرفی کردم. دوست خوب تواه دیگه.

اما خبر مهم اینکه دیروز رفتیم جنگل. خیلی بهمون خوش گذشت. بعد اونجا بود که خاله فرشته دندونات رو لمس کرد گفت دو تا پایین دو تا بالا. بلاخره بعد از این همه مدت. خیلی خوشحال شدم. اما خونه که به لثه هات دست کشیدم فقط یکی بالا بود یکی پایین. خب حالا که در بیاد خیلی با مزه می شی. فکرمی کنم بخاطر همین بود که پنجشنبه خیلی بی قراری کردی. آخه تو چند ماهه که علاءمش رو داشتی. ولی بلاخره بیرون اومد. خدا رو شکر. خیلی خوب شد.  

دیروز غروب صورتت رو گرفتی سمت من . خودت یه دفعه منو بوسیدی. خب این هم خبر مهمیه. البته بوسیدن تو مدلش اینطوریه که لبت رو می ذاری  رو صورتمگ دهنت  رو باز می کنی  یه کوچولو  زبونت رو  می زنی  به صورتم. خیلی با مزه می شی. عروسکات هم یادگرفتی می بوسی. تو عشق مامان نفس مامان. دیشب  بردمت حموم . کلی توی حموم شیطونی کردی. عاشق آب بازی هستی. منم عاشق توام  قلب

همین دیگه. داریم باهات خوش می گذرونیم. خیلی ماهی. از بزرگ شدنت لذت می بریم. تو همه چیز مایی. قدرتو می دونیم. دوستت دارم.ماچ

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مانترا می باشد