مانترامانترا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

مانترا

مامان نگران

1394/3/9 8:43
نویسنده : آناهیتا
159 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مانترا کوچولو. عسلم. دختر شیطون مامان. شیطون به حدی که بهتره بگم از دیوار راست بالا می ری. دو سه روزه یه کم بی قراری می کنی. اولش انگار به خاطر دندون بود. ولی انگار حالا واسه گرماست. خوابت خوب نیست. بد می خوابی. مادرجون اینا از یکشنبه خونه ما بودن. پنجشنبه بعد از شام با دایی نا که از غروب اومده بودن خونمون رفتن خونه دایی. فردا برمی گردن دوباره. تو هم اونشب کلی با بیتا بازی کردی.اصلا شیطنت از سر و روت می بارید. توی چشمات پر از شیطونی. اما وقتی می خوای بخوابی خیلی طول می کشه. اونقد وول می خوری اونقد می خزی تا خسته میشی می افتی یه گوشه می خوابی. خودت روزا می ری سراغ اسباب بازی هات همرو می ریزی بیرون همه چیو می کنی توی دهنت. پنجشنبه داشتم بهت آهن می دادم بادستت زدی به ظرفش همرو ریختی روی لباس  و ملافه ... همرو ریختی. ولی  می دونم این روزا خیلی زود می گذره و بعدش  من دلم برای این روزا تنگ می شه.

می خواستم یه چیزی بگم که این روزا  ذهنم رو به خودش مشغول کرده. در مورد مساءل تربیتی. تو در مورد  خودت و توانایی هات و اطرافت هیچ آگاهی نداری. و نمی دونی که در موقعیت های مختلف چه عکس العملی باید نشون بدی. البته این برای یه مدته. بلاخره خودت توانایی تشخیصش رو پیدا می کنی، اما تا وقتی اون روز برسه وظیفه منه که اینا رو بهت بگم . وظیفه منه که به قیمت ناراحت شدن تو از خودم،  چیزهای درست تر رو بهت آموزش بدم تا تو خودت قدرت تحلیل پیدا کنی.  مطمءن باش وقتی بزرگ بشی  خودت دلیل اینکار می فهمی. بیشتر وقتا بچه هایی رو می بینم که از نظر رفتار اجتماعی انگار کسی بهشون هیچی یاد نداده. حالا آموزش علم بماند. اون که هیچی. بهت قول می دم در حد توانم کوتاهی نکنم. نمی خوام وقتی بزرگ شدی و توانایی شناسایی و تحلیل رفتار آدم ها رو پیدا کردی،  از خانواده ای که توش به دنیا اومدی ناامید  باشی. می خوام به خودت، زندگیت و پدر و مادرت افتخار کنی. تحمل اینکه ممکنه به خاطر یه اشتباه کوچیک از طرف کسی اذیت بشی ندارم. البته همه آدما اشتباه می کنن. مهم اینه یادبگیری از اشتباه درس بگیری و دیگه تکرارش نکنی. تکرار عمل اشتباه یعنی انجام کار بد. هر چند آدم ها قضاوت های خودشون رو دارن اما بعضی وقتا آزاردهنده می شه. وقتی امکان اینو داری که توی خونه چیزهای لازم رو یادبگیری چرا یاد نگیری؟ نمی ذارم این اتفاق بیفته. نمی ذارم. اونقد عاشقتم که مجبورم بهت سخت بگیرم. به قول خودم بهت توی خونه واکسن می زنم تا  مجبور نشی درد آمپول رو تحمل کنی. منو ببخش اگه سختگیرم. فقط از عشق زیادیه. دوستت  دارم عشق مامان.  بازم میام برات می نویسم. زندگی مامان.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مانترا می باشد